بهگزارش قدس آنلاین، بازار جهانی فرش دستباف ایران که زمانی بیش از ۲ میلیارد دلار در سال میارزید، حالا تا حوالی ۴۰ تا ۵۰ میلیون دلار آب رفته است؛ اعدادی که نه فقط یک سقوط تجاری، که زنگ خطری برای یک میراث فرهنگی و زیستجهان میلیونها بافنده عمدتاً زن در روستاهای ایران است. براساس آمار گمرک در سال منتهی به اسفند ۱۴۰۳، صادرات فرش دستباف به حدود ۷/۴۱میلیون دلار رسیده؛ یعنی کاهشی بیش از ۹۵درصدی نسبت به اوج دهه۱۳۷۰.
این نزول یک «اتفاق» نیست؛ محصول همزمان چند روند است: سیاست، اقتصاد، فناوری، ذائقه و سیاستگذاری داخلی. در ادامه، مسیر سقوط و راههای بازگشت را با هم مرور میکنیم.
گره اول؛ تحریمها و قطع شریان مشتریان سنتی
فرش ایرانی در آمریکا مشتری پر و پا قرصی داشت، اما ممنوعیت واردات فرش ایران در ایالات متحده ابتدا در سال ۲۰۱۰ اجرا و سپس در ۲۰۱۶ با اجرای برجام موقتاً رفع شد و در ۲۰۱۸ دوباره بازگشت. هر بار با باز و بسته شدن این شیرفلکه، خون در رگهای بازار فرش تند یا کُند میشد. بازگشت تحریمها در ۲۰۱۸ عملاً دسترسی به بزرگترین بازار مصرف لوکس جهان را بست، نقلوانتقال پول را پرریسک کرد و بسیاری از شبکههای توزیع را از کار انداخت.
در سال ۲۰۲۵ نیز فشارهای تحریمی و الزامات سختگیرانه تجارت با ایران تشدید شده و فضای اطمینانبخش برای قرارداد و پرداخت ایجاد نمیکند؛ برای کالایی که «خرید احساسی» و اطمینان به اصالت در آن تعیینکننده است، این سطح از ریسک مرگبار است.
گره دوم؛ رقابت نفسگیر ماشین با دست
وقتی ایران درگیر محدودیت شد، رقبای منطقهای با سرعت خیرهکننده خلأ را پر کردند. ترکیه با خوشه صنعتی غولپیکر «گازیانتپ» و ناوگان ماشینباف، سالانه حدود ۸/۲ تا ۲/۳ میلیارد دلار انواع فرش میفروشد؛ بخش کوچکی از آن دستباف، اما عمدهاش ماشینباف ارزانقیمت و خوشکیفیت برای سلیقه امروز. نتیجه؟ مغازهدار آمریکایی و اروپایی برای چیدن ویترین به گزینهای کمریسکتر و قابلتحویلتر رو میآورد.
گره سوم؛ مقررات و استانداردها
ورود به اروپا و بریتانیا بدون رعایت استانداردهای ایمنی شیمیایی (محدودیت رنگزاهای آزو، مواد سرطانزا و...) ممکن نیست؛ فرایند آزمون و صدور گواهی برای بنگاههای خرد ایرانی پرهزینه و پیچیده است. این سد مقرراتی، اگرچه برای سلامت مصرفکننده معقول است، اما در عمل هزینه تمامشده و زمان تحویل را بالا میبرد.
گره چهارم؛ قواعد ارزی و سیاستگذاری داخلی
در سالهای اخیر، الزام بازگشت ارز صادراتی از مسیرهای رسمی و نرخهای چندگانه، برای کالایی با زنجیره عرضه چندپاره و فروش «قطعهای» مثلاً از طریق واسطهها، عملاً دستوپای صادرکنندگان خرد را بسته است. گزارشها میگویند همین سیاستها با منطق تجارت سنتی فرش ناسازگار بوده و حاشیه سود و انگیزه فروش را میبلعد.
گره پنجم؛ تغییر ذائقه و سبک زندگی
بازار امروزِ آمریکا و اروپا بخش بزرگی از خریدها را به سمت مینیمال، مدرن و شخصیسازی میبرد. اگرچه فرش شرقی همواره «کلاسیک محبوب» است، اما سهم الگوهای شلوغ سنتی در دکوراسیون روز کاهش یافته و مشتری جوانتر به طیفهای رنگی خنثی، اندازههای خاص آپارتمان و ترکیب با مبلمان مدرن فکر میکند. تولیدکنندهای که این زبان تازه را بلد نباشد، در ویترین ۲۰۲۵ کم دیده میشود.
ابعاد انسانی فاجعه
در پس این نمودارها، دستکم ۲میلیون نفر در ایران به فرشبافی وابستهاند؛ بسیاری در مناطق روستایی هستند. با افت سفارش و وجود تورم، دستمزدها بهشدت کاهش یافته و ترک شغل یا مهاجرت نیروی ماهر جدی شده است. این یعنی از دست رفتن سرمایه نامشهودی که با پول امروز بهسادگی برنمیگردد و بیهیچ تردیدی میتوان پیشبینی کرد با همین روند، یافتن چند قالیباف سنتی در آینده نهچندان دور کار بسیار دشواری خواهد بود.
راه بازگشت؛ از روایت تا شبکه توزیع
بازگشت به دوران رونق نسخه واحد ندارد؛ مجموعهای از اصلاحات و نوآوریها میخواهد. چهار محور زیر، نقشه راه واقعگراست:
رفع موانع مبادله و پرداخت تا زمانی که مسیرهای پرداخت امن و کمهزینه برای فروش خرد و کلان فراهم نشود، صادرات پایدار شکل نمیگیرد. دو اقدام فوری در این زمینه لازم است.
نخست؛ اصلاح قواعد بازگشت ارز برای بنگاههای کوچک فرش (تعریف «سقف معافیت خرد»، مهلتهای واقعی و نرخهای نزدیک بازار) تا فروشندگان سنتی در چرخه رسمی بمانند. دوم؛ ایجاد سکوهای برونمرزی فروش و لجستیک که با همکاری بازارهای ثالث (امارات/ترکیه) برای انبارش، بیمه، پرداخت و مرجوعی؛ مدلی که رقبای منطقهای سالهاست تمرین کردهاند، میسر است.
بازتعریف «اصالت» از شعار تا گواهی
مشتری ۲۰۲۵ میخواهد بداند فرشی که خریده یا قصد خرید آن را دارد چه کسی بافته، کجا بافته، با چه مواد و با چه استانداردی بافته شده است. نشانهای اخلاقی مثل مبارزه با کار کودک و شفافیت زنجیره میتواند بخشی از بیاعتمادی بازارهای غربی را درمان کند و مزیت روایی تازهای بسازد.
ثبت و صیانت جغرافیایی(جی.آی) برای نامهای بومی (تبریز، بیجار، قم...) نه فقط ابزار حقوقی علیه کپیکاری است، که ابزار بازاریابی است: «این بیجار اصل است». ایران دهها عنوان را در سطح ملی و بینالمللی ثبت کرده و توسعه این مسیر باید شتاب بگیرد.
طراحی امروز برای روایت دیروز
فرش ایرانی باید با زبان امروز حرف بزند، پالتهای خنثی و اندازههای مدرن مثل تولیدات باریک، سایزهای مناسب آپارتمانهای کوچک، نسخههای سبکتر برای فضاهای چندمنظوره. کپسولکالکشن مشترک با طراحان داخلی و برندهای مبلمان در اروپا، ژاپن و خاورمیانه؛ بازار ژاپن و آلمان هنوز از مشتریان مهم فرش ایرانیاند و با زبان طراحی قابل هدفگیریاند.
روایتگری دیجیتال از کارگاه روستایی تا اتاق پذیرایی مشتری، ویدئوهای کوتاه و ریزمحتواهایی که «دست» و «داستان» را نشان میدهد؛ چیزی که رقیب ماشینباف ندارد.
بازسازی شبکه فروش
ازار امروز از حالت سنتی خارج شده و روشهای جدید عرضه و فروش باید در دستور کار فعالان و متولیان این بخش قرار گیرد. در ادامه به چند نمونه از این روشها اشاره میکنیم.
حضور هدفمند در بازارگاههای تخصصی فرش و دکور و همکاری با گالریهای بوتیکی بهجای اتکا به عمدهفروشیهای پرریسک.
نمایشگاههای سیار در مراکز طراحی و دانشگاههای هنر خارج از کشور و نمایشگاهها و کارگاههای کوتاهمدت برای بافندگان و رنگرزها) تا اصالت را از قاب موزه به زندگی روزمره برگرداند).
بازار داخلی را جدی بگیریم، هجوم واردات ارزان از هند، ترکیه و چین سهم تولیدکننده ایرانی را در خانه خودش خورده است؛ سیاست تعرفهای و استانداردگذاری منصفانه، حداقل برای ایجاد زمین بازی برابر ضروری است.
چرا «الان» زمان تصمیم است؟
نکته طعنهآمیز اینجاست که تقاضای جهانی برای کفپوش و دکور کم نشده، حتی رشد هم داشته است، اما وزن بازار به سمت محصولات سریعالوصول و مدلهای مقرونبهصرفه رفته و بازیگرانی مثل ترکیه یا هند با ماشینبافی و شبکه توزیع بهروز، سهم کشورهایی چون ایران را تصاحب کردهاند. اگر فرش دستباف ایران میخواهد در بازار لوکسِ «کم اما ارزشمند» بماند، باید ریسک خرید را برای مشتری نهایی کاهش دهد.
جمعبندی
سقوط صادرات فرش دستباف ایران چند علت دارد؛ تحریم و ریسک پرداخت، رقابت ماشینبافهای منطقه، استانداردهای سختگیرانه، تغییر ذائقه و سیاستگذاریهای ارزی نامتناسب از جمله دلایل اصلی محسوب میشوند. اما راهِ بازگشت بسته نیست.
با نظام پرداخت قابل اتکا، اصلاح قواعد ارزی برای صادرکننده خرد، گواهیهای اخلاقی و زیستمحیطی، صیانت جغرافیایی و زبان طراحی معاصر میتوان فرش ایرانی را دوباره در ویترین جهانی نشاند نه با وعدههای کلی و برنامهای که از «گره»های واقعی شروع میکند. فرش دستباف ایران وقتی بر زمین خانههای امروز پهن میشود که اول بر زمین واقعیتهای تجارت امروز پهن شده باشد.




نظر شما